دکان فقر

دکان فقر

بسم الله الرحمن الرحيم

به نام خدا

هر دُکانی راست سودایی دِگَر / مثنوی دُکّان فَقراست ای پسر

مثنویِّ ما دُکانِ وَحْدت است / غیرِ واحد هرچه بینی آن بُت است


مولانا می‌گوید که مثنوی مثل دکان وحدت است. در این دکان مثل دکان ‌های دیگر چیزی فروخته نمی‌شود بلکه در آن چیز هایی ارائه می‌شوند، از دید مولانا دیدن هر چیزی جز خداوند وحدت را از بین می ‌برد. او می‌خواهد آنچه را در سر دارد بنهد، نه اینکه کالایی بفروشد. مولوی در این دکان نمی‌خواهد معیاری خشک و بی روح عرضه کند بلکه می‌خواهد معیاری کلی برای رسیدن به وحدت را ارائه دهد. 
باید توجه شود که "وحدت" و "اتحاد" با هم متفاوت اند. در اتحاد، اختلاف نظر ها باقی می مانند اما وحدت جایی است که اختلاف ها از بین برود و به یک نگاه برسیم. همه تلاش مولانا این است که اختلاف دیدگاه ها را حل کند و نه اینکه بگوید اختلاف دیدگاه سر جایش باقی بماند و فعلاً بیایید با هم متحد شویم. هدف مولانا رسیدن به وحدت حقیقی است و برای رسیدن به این حقیقت در آثارش مواردی را ذکر کرده است:


  ○ شنیدن: ابتدا شنیدن و بعد سخن گفتن. در این مرحله شخص، خود، اختلافی ایجاد نمیکند.
  ○ جدا ندانستن انسان از خدا: ابلیس زمانیکه انسان را جدا از خدا پنداشت بر او سجده نکرد.
  ○ پذیرفتن نتیجه اعمال خویش: به عبارت دیگر گردن دیگری نینداختن تقصیرمان، مخصوصا مقصر دانستن خدا.
  ○ تزکیه نفس: ابتدا با شناخت خود، اختلافات با خود حقیقی مان را مرتفع کنیم.
  ○ ذکر خدا: از نظر مولانا یاد خدا باعث از بین رفتن اختلافات است و انسان را به چنان اطمینانی میرساند که هیچ چیز او را آزار ندهد.

 

برداشتی از سخنرانی آقای بادکوبه ای